زمینه‌ی تاریخی الهیات مسیحی

© The National Gallery, London

اگر مبتنی بر یک صدق و راستگوئی مطالب و مقولات دینی تبیین شود بسیاری از تناقضات تاریخ الهیات حل خواهد شد. ادیان به تاریخ ملت‌ها و اسطور‌ها و فرهنگ‌ها گره خورده است. اگر در گوشه‌ای از کره‌ی زمین با غور دقیق نسبت به عناوین دینی اظهار نظر شود امکان قضاوت درست برای مخاطبان کلام الهی فراهم می‌گردد. دین با کفر و فسق و نفاق و دروغ به تعالی نمی‌رسد بلکه نیازمند راستی است

الهیات مسیحی علی‌رغم تاریخ طولانی خود همچنان وابسته به یهودیت است. علت اصلی عدم ارائه‌ی یک برداشت درست از سعی و تلاش قدیسین عامل به کلام مسیح است که بیشتر در غرب دنیا وجود داشته و کلام حقی را گفتند و موجب ترقی مدنیت انسان‌ها شدند. هر کس هم‌اکنون ادعا داشته باشد پیشرفت غرب و اروپا به‌خاطر تبلیغ دینی نوح یا ابراهیم یا موسی یا محمد ایجاد شده مورد تمسخر و استهزای افکار عمومی قرار می‌گیرد. عیسی مسیح شاکله‌ی اندیشه‌ی جهان‌شناسی غرب است. جهان‌شناسی ماتریالیستی موجود در غرب درست شکل گرفته است. مردم کشورهای اروپائی و آمریکای شمالی دنیا را بهتر از دیگر جهانیان درک کرده و توانستند از آن استفاده کنند تا به اوج قدرت سیاسی و اقتصادی و فرهنگی برسند. ابرقدرت‌های مسیحی بعید است از نقطه‌ی اوج خود فاصله گرفته و عُسر و فرومایگی فرهنگی یا اقتصادی را بچشند. سبب اصلی درک صحیح واقعیت است. بینش فوق مقتبس از سیره و سنت مسیح است

مسیح یک چوپان ساده از قریه‌ای با نام ناصریه بود. سلسله‌ی اجدادش از طریق مادر به حضرت داود می‌رسد. از همان بدو کودکی به تبلیغ توحید و هدایت عموم مردم پرداخت. موفقیت حضرت عیسی در تفکیک الهیات و توحید از نژاد اسرائیلی است. تا زمان عیسی مسیح انگاره‌ی باطلی وجود داشت که هر آن‌کس از احفاد اسرائیل بود دین‌دار است و مابقی کره‌ی زمین کافرند. پندار فوق توسط مسیح منکوب شد. مسیح مایه‌ی برکت ساکنین کره‌ی زمین شد. اگر مسیح نبود امروزه اروپا فهمی از توحید و خدای یگانه نداشت

آباء نخستین و موسسین ایالات متحده‌ی آمریکا قصد داشتند بهشتی روی زمین بسازند که نزدیک به تعالیم مسیح باشد. بسیاری از اسامی شهرهای آمریکای شمالی برگرفته از الهیات مسیحی است. آمریکا و سیاستمداران آن نیت ساخت بهشتی نصرانی داشتند اما ابزار مناسب را تهیه نکرده بودند و پس از مدتی سکولاریسم بر فضای سیاسی آمریکا حاکم شد و اهداف اصلی از ذهن تاریخی مردم آمریکا محو شد

رسالت اصلی مسیح نفی بت‌پرستی نیست بلکه صعب‌تر و دشوارتر از آن است. باید با عالمانی احتجاج می‌کرد که خود را صاحب اصلی توحید می‌دانستند. جالب است پس از مدتی مسیحیت نیز دارای عالمان و روحانیونی می‌شود که نیازمند مباهله‌ی محمد بودند. دین بر مبارزه با طبقه‌ی روحانی‌نما تاسیس شد و پس از مدتی عالم‌پرور می‌شود. دلیل اصلی مسیح نیست. بین مشایخ روحانیت نصرانی با مسیح ۳۰۰ سال اختلاف وجود دارد. سنت جرج یا جرجیس موسس نشئه‌ی روحانیت مسیحی است. صحبت از دو ذوالقرنین در الهیات اسلامی به‌ویژه شیعی است. ذوالقرنین قرآنی غیر از ذوالقرنین روایی است. جرجیس پیامبر ذوالقرنین روايات امامیه است. دومین پیامبری است که شرف حضور به محضر حضرت خضر یا یسع را یافته است. سه‌هزار سال عمر کرده است. موفق شده با همراهان زیادی هنگام ساخت بیت‌العتیق به زیارت خانه‌ی خدا برود و با حضرت ابراهیم دست دوستی و رفاقت بدهد. معاشر اسرافیل بود و در تاریکی‌ها مثلی از وی شنید و برای تاویل به خضر مراجعه کرد. تفسیر و تاویل مثال در عدم دلبستگی به دنیای دون و مادیات و قدرت بود. حتما وابستگی‌های شدید شهوانی جرجیس به پول و قدرت و جاه و مقام بر الهیات امروزی مسیحی تاثیر گذاشته و عالمان مکنّز تربیت کرده است. عالمانی که مورد اشاره‌ی قرآن‌کریم قرار گرفته‌اند

يَا أَيُّهَا الَّذِينَ آمَنُوا إِنَّ كَثِيرًا مِنَ الْأَحْبَارِ وَالرُّهْبَانِ لَيَأْكُلُونَ أَمْوَالَ النَّاسِ بِالْبَاطِلِ وَيَصُدُّونَ عَنْ سَبِيلِ اللَّهِ وَالَّذِينَ يَكْنِزُونَ الذَّهَبَ وَالْفِضَّةَ وَلَا يُنْفِقُونَهَا فِي سَبِيلِ اللَّهِ فَبَشِّرْهُمْ بِعَذَابٍ أَلِيمٍ ﴿۳۴﴾ اى كسانى كه ايمان آورده‏ ايد بسيارى از دانشمندان يهود و راهبان اموال مردم را به ناروا مى ‏خورند و [آنان را] از راه خدا باز مى دارند و كسانى كه زر و سيم را گنجينه مى كنند و آن را در راه خدا هزينه نمى كنند ايشان را از عذابى دردناك خبر ده (۳۴) سوره‌ی توبه

روحانی طلااندود که از سر تا پای خود در شهوات دنیوی غرق است با عیسی ناصری که در نهایت زهد و پارسایی زندگی می‌کرد تناسبی ندارد. پاپ ساکن واتیکان امروزه از مسیح به دور است و با پیامبر مسیحیان هیچ نسبتی حتی در ظاهر خود ندارد. در ویترینی سیار و ضد گلوله میان مردم ظاهر می‌شود. در برخی حضورهای خود یا جنی به عنوان بدل و یا تصویر سه بُعدی وی برای عموم مردم نشان داده می‌شود. چنین سنت‌هایی بیشتر با عالمان یهودی دشمن مسیح سنخیت و تجانس دارد. مطمئنا پروتستان و عصر روشنگری در ادامه‌ی سیره‌ی نقادانه و توامان مصلحانه‌ی مسیح قابل تعریف است. برای مبارزه با ایدولاهای ذهنی مقدس‌شده به انقلاب اجتماعی روی آورده و به روشنگری افکار و شفافیت فرهنگی توجه داشتن مفهومی منفک از سیره‌ی تبلیغی عیسی مسیح نمی‌باشد

Leave a comment

Design a site like this with WordPress.com
Get started