حق دو آرمان و هدف نیست بلکه احد و واحد است. راهبرد پیادهسازی بنا بر سعهی صدر انسانها متفاوت و به عدد انفاس خلائق ذکر شده است. سیاستورزی تا پیش از اشاعهی ظلم و تعدی فاحش قابل توصیه است اما هنگام تقابل سخت عدالتورزی تنها راه چاره جهت برونرفت از مواخذهی الهی است. در هنگام اجرای عدالت دو راهبرد توصیه میشود: ۱) نگاه به یاریگری جماعت همراه و در صورت تعداد قلیل صلح و استقامت منفرد برابر ظالم و تقیه. ۲) اگر بنا بر اجتهاد شخصی و پذیرش تهورها بینهی قابل اعتنایی جهت ارائه در محضر الهی وجود داشت جهاد
همهی پیامبران مجاهد بودند. جهاد الزاما به ید و سیف نیست. یکی از معجزات عیسی مسیح احتیاط در اظهار جهاد ابتدائی است. جهاد ابتدائی آن حضرت لسانی بود. در راه جهاد لسانی انسان میتواند از جان شیرین خویش بگذرد و برای فروزان ماندن نشانههای حق و حقیقت چون شمع در یک احتجاج اجتماعی بسوزد و عمر خویش را تلف نماید تا آیندگان قضاوت و گزارههای درستی از حق معلوم اظهار نمایند. در چنین مسئلهای سیرهی پیامبران یهود قابل توصیه نیست. در فتنهی تفرقهافکنانهی یهود میان نصاری و مورد اشارهی مولوی عامل نفوذی دستاوردهای هدایت اجتماعی حواریون مسیح را طی سنوات قلیل از میان میبرد. شرمساری در برابر چنین هزیمتی صلیب شدن بالعکس و سر فروبردن مثل شترمرغ زیر خاک و شن صحرا نیست. از همان بدو امر نباید به منافق و فاسق توجه شود
یکی از اسباب شهرت یهود به موش کثیف اسم عبرانی موسی و تلمیح مثنوی معنوی است. نام عبرانی کلیمالله موشه است. مولوی با یک استعارهی شیرین عامل اصلی هزیمت نصاری را التفات به سیره و سنت یهودی میداند که مانند موشه یا موسی رفتار میکرد
مینیندیشیم آخر ما بهوش
کین خلل در گندمست از مکر موش
موش تا انبار ما حفره زدست
و از فنش انبار ما ویران شدست
اول ای جان دفع شر موش کن
وانگهان در جمع گندم جوش کن
بشنو از اخبار آن صدر الصدور
لا صلوة تم الا بالحضور
گر نه موشی دزد در انبار ماست
گندم اعمال چل ساله کجاست
ریزهریزه صدق هر روزه چرا
جمع میناید درین انبار ما
بس ستارهٔ آتش از آهن جهید
وان دل سوزیده پذرفت و کشید
لیک در ظلمت یکی دزدی نهان
مینهد انگشت بر استارگان
راهبرد مقابله با فحشا و منکر یا صلح و یا جهاد است. اظهار دشمنی و عداوت نیز باید آشکارا و مبین است. همه باید بدانند مخالفت ظاهری وجود دارد و ادعا و بینهی حق شرعی خط قرمز قطعی و غیرقابل مذاکره است. زمان جهاد هنگامهی سیاستورزی و مذاکره نیست. یا دست ظالم از بن قطع میشود در غیر آن صحبت از جهاد و عدالتطبی خطا است. با چنین تمهید و شاکلهی عقیدتی و ایمانی است که نصرت و یاری الهی قطعی است و حتما واقع خواهد شد
موسی از فراعنه و قبطیان بود. برای پذیرش میان عبرانیان نیاز به کمک برادر بزرگ خود هارون داشت. هارون انسان خشنی است و جزء سیاست ارعاب و تهدید راهبرد دینی دیگری در جذب اسرائیلی بتپرست در صدر برنامههای خویش نداشت. صحبت از پلیس خوب و بد نیست. موسی شبیه و یا بدتر از فرعون و هارون خشونت کمتری نسبت به موسی دارد. موسی در تعامل سیاسی و صحبت با فرعون و قبطیان مهربان بود. از همان بدو امر میتوانست به جهاد ابتدائی روی آورده و از عصای معروف و مشهور خود استفاده نکند. موسی به عمالیق میرسد و از رویارویی سخت استفاده میکند. با فرعون بازی میکند و همچنان امید دارد خداوند متعال به قتل وی دستوری صادر ننماید. چنین بخشودگی کلیمانهای در نقطهی اوج جنگ قابل توصیه نیست. در جنگ باید مثل داود بود. با سه سنگ و یک فلاخن غولی به نام جالوت را از پای درآورده و سر از تنش جدا میسازد. شعار توحیدی الاسلام یَعلی و لایُعلی علیه حتما در سیرهی جهادی داود ظاهر است. چنین رفتار خشنی هنگام جهاد در برخورد با عموم مردم تبدیل به تلطّف و مهربانی میشود. داود هنرمند بود و در عهد عتیق بیشتر به موسیقی و نواختن ساز و خواندن آواز معروف و مشهور است
ترکان عثمانی علیرغم سرایش فارسی خلفای خود از پند و نصیحت مولوی طرفی نبستند و با نفوذ یهود در دیوان و دربار اسلام سنیمذهب یهودی شدند. نفوذ فوق از سلطنت سلیمان قانونی ایجاد و سبب اصلی محو اسلام در آسیای کوچک توسط بختالنصری به نام آتاترک شد
Leave a comment